عشـق رو میـشـه تــو دستـای خستــه #پــــــــدر دیـــد .... و تــوی نــگاه نـگـران #مـــــــــــادر ...نـه تــو دستـای مـنـتـظـر یـه غـریبـــه ...

بنـده ای #خـدا را گـفـت: اگــر سـرنـوشـت مــــرا تــو نـوشتـــه ای پـس چـرا #دعـــــــــا کنــم…؟ خــدا گـفـت:شـایـد نـوشتــه بـاشــم: هــــر چــــــه او دعــــا کنـــد…

مَـحـبـوب مـَــــن،

گـُنـاهـانـَــم را بـبـَخـش

مــهربـانـیـَّت را #بـارهــا دیـدهـ اَم

بـَر خَـطاهایـَـم خـَطے بـِکـَش..

مـیـدانــَــــــــــم..!!

بـارهـا گـُفـتــے #دِلـَت را شِـکـَسـتـه اَم

اَمـا بـِدان

بـے تـــــــــــو، مـَــــــــن اَز پــا نـِشَـسـتـه اَم...

مـیـدانــَــــــــــم..!!

تـــــــــو را بـارهــا رَنــــــــج دادهـ اَم

تـــــــــو را بـا غـَـم و غـُصـه آشتــے دادهـ اَم

تـــــــــو کـه اَز مـَـــــن هیــــــچ #خیــرے نـَدیـدهـ اے

نـَگــــــو..!

مـیـدانــَــــــــــم دیگـَر اَز مـَــــــن بـُریـدهـ اے..

بـَراے #بـَخـشـش مــَــــــن راهــے نـَـمانــدهـ اَسـت

مـیـدانــَــــــــــم #تَنــــــــها میـمـانـَــــــم

فَـقَــط خـواستـَـــم حـَـلالــَـــــــــــم کُنـــے..

نفس های من به شماره افتاده اند...تو گریختن را استادی. ساز نگاه من سکوت است....لعنتی

عاشقانه نوشتم تاعاشقانه بخوانند آنان که تنها دلیل بودنشان رازی است... که ازیک مسافردرسینه دارند آنان که... تمام دارائیشان یک گل بود ویک دل که آن رانیزبخشیدند اما... ! هرگزنرسیدند

چشمانت رانقاشی کشیده ام وهرشب ازدلتنگی بااوحرف میزنم وچشمانت درنقاشی...آرام آرام گریه میکند.

دست نوشته هایم را به نام خود کرده ای وتنها بهانه جاری شدن آن بر روی کاغذ سفید دفترم شدی...وتنها دلیل بارانی شدن چشم هایم....

تَـنهــآیـے مُـطلـَــق را باید با #خط #بریــل می نوشتند ... #شنیـــدنش کافــــی نیست ، باید#لــــــــمــــــــســـــش کرد ...!

وقــتيــــ نباشی..... فرقيـــ نميکند که #شنبه استــــ ... يا #سه #شنبهــــ تمام روز های زندگيــــــــــ تعــــطـــــــيلـــــ است

خدایا ! آیا بخاطر دروغ هایی که به خودم گفتم هم مجازات میشوم! ...

♥عاشــــــــقی♥ حس قشنگی ست نگهـــــش میـــــدارم...!!! چـــه تــــــــو باشــی چــــه نباشــــــــــــی

بـــی تو چه حواس پرت شده ام کسی اسمم را میپرسد نام تـُـو را میـــگویم ....!

♥♥دلــــــــــــــم ؛ براي تمـــام حـرفــ هايي کــه نميــزنـي ... تنــــــگ است ... !!!♥♥

از هـــر طـرفِ شــب ؛ چشـــمـانی مـــرا بـﮧ جســـتجوســت! لـبریـزمـ کـن ... اگـر از آنِ تـوســـت! لـبریـزمـ کـن از نـگاهـتــــ ـــ ــ ـ .

مـے روے . . . حـواست نـیـسـت و بـه هـمـیـن راحـتـے، احـسـاسـات ِ مـن خـفـه مـے شـونـد . . . آبـے کـه روز آخـر پـشـت سـرت ریـخـتـم، آبـروے #دلـم بـود ...........

گــــــــــاهی واژه هایت نه خریدار پیدا میکند نه #نگاهی و نه #تاملی و نه #توجهی گاهی فقط به عادت بودن عادت کردیم یه #روزایی حس میکنم که بودن در کنار نبودن هیچ برتری خاصی ندارد ...

وفاداری؟ خدا بیامرزدش ... صداقت؟ یادش گرامی... غیرت؟ به احترامش یک لحظه سکوت ... معرفت؟ یابنده پاداش میگیرد... واقعا به کجا چنین شتابان؟

با همه بوده است ، عجب هرزه ایست ... این تنهایی!!!!

صدای چشمانتـــــــ موسیقی بی کلامی ستـــــــ که هر دلی می فهمد بلندتر نگاهم کن . . . !

داستان زندگی من داستان سرگشتگی کفشدوزکی تنهاستـــــ روی کنگره های خشکـــــ یکــــــ درختــــــــ . . . !

اشتــــــباهی شُــــده... باد به جـــــــای دلواپسی هایَـــم مـــــرا با خـــــــود برده است...

آسمـــان اینجـــا #آبـــی سـتـــ!! مـــن بیــن غـــریبـــه هـــا نیستـــم...همـــه #آشنـــاینــد! میـــدانـــی؟ پـــوسیــده اســتـــ... #دلـــــم بیــن همـــه آشنـــایـــانـــ غـــریبـــه! ............احســـــاس حبــــاب را حــــالا میفهمـــم... وقتـــی روی آب نگــــران تـــرکیـــدن اسـتـــ....

من باشم و نباشم چه فرقی می کند؟

تو دیگر نیستی

و من چقدر بی تو کم دارم....

منهای تو من؟؟

خط عمودم در دایره روزگار

با افق تو فاصله ها دارم ...

معادله تو سالهاست که حل شده !

منم که بی تو سخت ترین معادله را ساختم

روزی که مساوی تو شوم ، آرزوهام خط می خورند

منهای تو زندگی دو خط موازیست که پایان ندارد

کاش بودی و بودم!!!

لب دريا، جدال تور و ماهي،
ز وحشت مي رود چشمم سياهي،
تپيدن هاي جان ها بود بر خاك،
كنار هم، گناه و بيگناهي !

مرگ، مادر مهربانی است که بچه ی خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش کشیده، نوازش میکند و می خواباند.

زيبايي عشق، به سكوته...نه فرياد


زيبايي عشق به تحمله...نه خرد شدن و فرو ريختن


عشق يك كويره كه عاشق تشنه با روياي سرابه معشوق قدم به جلو مي زاره

عشق سخن گفتن با نگاهه


عشق اميد به رسيدن و ترس از نرسيدنه...

ی تو اما عشق بی معناست ، می دانی... دست هایم تا ابد تنهاست ،
می دانی .... آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو...


بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی ؟

دست هایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟

یادم باشد گاهی هم نباید زیاد دلسوزی کرد 

چون آن سوختن دل 

دودی می شود بر چشم و غبار بر راه

پرده ی اشکی می گردد زلال و جاری

بغضی می شود خفته در گلو و آهی سرد بر لب

به دنبال دستانی هستم که هیچ گاه دست سردم را رها نکند...

به دنبال قلبی هستم که جایی برای عشق اتشینم داشته باشد..

به دنبال دستانی هستم که هیچ گاه دست سردم را رها نکند...

به دنبال قلبی هستم که جایی برای عشق اتشینم داشته باشد..

به دنبال دلی هستم که دروغ وریا را نشناسد..

چشمانی که چشمانم را به خاطر بسپارد...

ولبانی که نامم را زمزمه کند..

به دنبال عشقی هستم که در ان جدایی معنا ندارد...

و گاه اگر از دلم رنجید پا روی عشقش نگذارد..

من..به دنبال سوارنشین اسب سپید رویاها نیستم..

تنها به دنبال دلی هستم که مفهوم عشق را درک کرده باشد

هـــي کـــافـــه چـــي!
دستـــور بــده
سيـــگــار بيـاورنــد
مشـــروب و پاســور هـــم...
و مـــردهـاي هــرز را دور ميــز مــن جمـع کــن! ...
بگــو بنــوازنــد........
شايـــد غيرتــي شـــد و بــرگشت!!

اَخم می*کنی سرد می*شوم
لب*خند می*زنی؛ گرم.
کمر به قتلَ*م بسته*ای مگر؟!

دگر کافی ست...!!!

هی تــــــــو.....................

دیدگانتــــــ ــ ـ را بگشا

وخوب نظارهـ کن ...


دلم تنگــــــــ تــ ــ ـوستـــــ

شکستنی تر از آنم

که در پی سنگی باشی

تلنگری بزن !

آوار می شوم ...

آمآده شُو
سآزتْ را کوکْ کن
بزن
هر سآزی که میخواهی بزن
من رقآص ِ خوبی هستم !!

هـمه در دنيـا کـسي را دارنــد،بــراي خودشــان..! "خــُسـرو" و "شيـــرين" "ليـلي" و "مـَجنــون" "راميـن" و "ويـس" "پيــرمــَرد" و "پيرزَن" "تــو" و "اون" ... "مــَن" و "تــَنهـآيي"

در مـــــن
کـــوچـه هـایـی اســت کـه بـا تـــــو
ســـفـر هـایـی اســت کـه بـا تـــــو
روزهــایـی اســت کـه بـا تـــــو
شــب هـایـی اســت کـه بـا تـــــو
عـــاشـقـانـه هـایـی اســت کـه بـا تـــــو . . .
نــگـشـتـه ام
نـــرفـتـه
ســـر نــکـرده
آرام نــیـافـتـه ام
نــگـفـتـه ام . . .
مــی بـیـنـی چـــقـدر بـا تـــــو کـار دارم ؟
زودتر بیا

هنوز دروغ هايت را در گنجه دارم... ....گاهي باورشان مي كنم و باز هم عاشقت مي شوم...‬

مهم نیست کجـــا ...! هر جا که آغوشت ،پناه ِ تنـهایی ام بـاشد ..آنـجـــــا ،اَمن ترین و گرمترین مکان ِ دنیاست ...