باز لـــرزید ،تمام جانم ، با او لـرزید ، با او که کودکش را ،زیــــــــــــــــر آوار ،جستجو می کرد ،با او که صدای نفس های مادرش را ،هنوز می شنیـــــد ،با او که پــــــدر را ،
میان سنــــگ ها ، جستجو می کرد ،تمام روحم ،جسمم ،جانم ،لرزید ،دوبــاره آه ،دوباره درد ،دوباره بــــی کسی ،دوباره عکس و قاب ،دوباره رنــــــج و درد ،دوباره زلـــــزله ،
دوباره لرز مرگ ،دوباره نـــــام او ،و او ،و او ،و او ،دوباره کفن و دفن زندگــــــی ،صدای یا خدا، خدای ،کشورم ،شنیدی؟خدایا ،قرار بود هر چه هست ،در بــــــــــــم ،تمامش کنی ،
این بود قرار مــا؟ چه ناتوانــم من ،هنوز درک حکمتت را ندارم ،گیـج می شوم ، وقتی می بینم ،روزی هزار بار می لرزیم ،
اما تو باز کافی نمیدانی ….
تسلیت به زلزله زدگان آذربایجان
نظرات شما عزیزان: