دانی که چرا رفت وچرا اشک دلم ریخت؟!
او رفت و مسافر شد و از عشق گذر کرد
گر اشک به پشت سر او ریخته بر خاک
زینروست که او از من واز عشق حذر کرد
پشت سر او ریخته ام آب به اشکم
شاید که بیاید بدلم ..او که سفر کرد
از راه نیآمد ز چنین رفتن غمبار
حسرت زدر آمد... و غم سینه خبر کرد
مهمان دلم شد همه اندوه جدائی
غم عاشق ما شد چو به این سینه نظر کرد!
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
عشق و
آدرس
3-kalametaeshgh.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.