هرچی ازش می پرسیدی در جوابت می گفت : آره . مثلاً می گفتی : منو می شناسی؟ می گفت : آره . می گفتی : اینجا خوبه برات ، راحتی ؟ می گفت : آره . می گفتی : خوشحالی که اینجایی ؟ می گفت : آره . می گفتی : می خوای بریم بیرون یه دوری بزنیم ، دلت واشه . اونوقت ، جیغ میکشه و داد و فریاد می کنه که نه! نه! نه! بعداً دلیلش رو پرستار آسایشگاه بهت می گه که : « آخه ، با همین بهونه آوردنش ، سرای سالمندان » این سوال رو نباید می پرسیدی...
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس 3-kalametaeshgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
<-PollName-> <-PollItems->
<-PollName->
<-PollItems->
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 342 بازدید دیروز : 83 بازدید هفته : 425 بازدید ماه : 900 بازدید کل : 12670 تعداد مطالب : 1812 تعداد نظرات : 208 تعداد آنلاین : 1